سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رسول خدا فرمود : «هان ! شما را از دشمن ترینِ آفریدگانْ نزد خداوند متعال، باخبر سازم ؟». گفتند : «آری، ای رسول خدا !» .فرمود: «کسانی که با زنان همسایگانِ خویش، زنا می کنند». [جامع الأحادیث]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0
کل بازدید :4080
تعداد کل یاداشته ها : 8
103/8/11
7:4 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مصطفی یوسفی رامندی[1]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مرداد 90[3]

زیبایی احساسم را دوست دارم کودکانه عاشق میشوم به وسعت بی ریایی های همان کودک درونم فریاد میزنم  ای آسمانها و زمین پست فطرت من عاشقم ای فرشتگان از عرش برایم با چنگهای بهشتی بنوازید طنین عشق را و بخوانید با وسعت صدایتان مرا مستانه هم آوا کنید من با شما میسرایم ای عشق آغوش بگشا این منم دخترک شهر تو  که با هیجان خود را در آغوشت محکم و پر قدرت پرت میکنم چون میدانم تو مرا خواهی گرفت مرا بچرخان تا با هم سرمست شویم و قهقه هایمان گوش آدمیان کینه توز را کر کند من میچرخم و تو میچرخانی و بوسه بر گلویم میزنی شاد میشوم خون در رگهایم سریعتر میدود و قلبم سریعتر میتپد و گونه هایم را گلگون میکند تا تو بفهمی عاشقم! به من لبخند میزنی آرام در گوشم نجوایی از تو میشنوم : این تنها یک بوسه بود محبوبم این کمی از عشقبازی بود تا آن لحظه ایرا که عریان در آغوشم باشی و من با تو یکی شوم برایت تجسم کند میبینی عزیزکم آن لحظه را ! شکوه و عظمت آتشین این احساس را لمس میکنی سوزان است و زبانه های این آتش تمامی بدفطرتان اطرافمان را میسوزاند و ما همچنان در آغوش همیم این است قدرت عشق محبوبم!

من غنی میشوم از کلمات و تو رها میشوی از سنگینی ناگفته های دلت بر گوشه ای از این عرش بی ریایی رها از همه تشویشها سر در کنار سر هم میگذاریم و ستارگان شبی را میشماریم که برایمان سقفی از چشمکهای پی در پی نقره ای دارند چشمانت برق میزند این نشانه از چیست ؟! لبخندت وسیعتر میشود با دو دست سرم را میگیری از شرم رودررویی با نگاهت چشمانم را پایین میاندازم ولی تو سرم را بالا میآوری و دستانت بر روی گوشهایم است و میگویی : در چشمانم نگاه کن محبوبم و بگو مال منی ؟ بگو وجودت روحت بوسه های شیرینت مال من است آغوش گرمت جای من است شرم نگاهت گلگونی گونه های خجلت برای من است  لطافت دستانت نرمی سر انگشتانت تنها بر پیشانی من خواهند غلتید آرامش خیالم پس از نوازش تار تار موهایت بوسه بر بر لبانت پیشانی ات و جزجز وجودت بگو اینها همه مال من است آرامم کن  وقتی لحظه ای به دوری ات میاندیشم وقتی لحظه ای از آغوشت فاصله میگیرم بی قرار میشوم جوابم را بده چشم در چشمم بدوز بگذار کلمه کلمه گفته هایت را چشم در چشم ببینم و به خاطر بسپارم جوابم را بده محبوبم ...

حلقه ای زلال از اشک چشمان سیاهم را گواهی صداقت گفته هایم کردم و با هم آوایی بغض شکسته ام گفتم :       

 عاشقتم ای عشق

نوشته شده بقلم لعیا افخمی


90/5/26::: 3:15 ص
نظر()